۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه

"زنده باد تفرقه" ... قانون جنگل همچنان پابرجاست پس "تفرقه تان مبارک"

خبری بیرون آمد در مورد پس گرفتن امضای تعدادی از اعضای شورای ملی و در کمال تعجب دیدیم که عده ای ظفرمندانه شروع به پایکوبی و شادباش به یکدیگر کردند. گویی پیروزی ای حاصل شده یا قله ای را فتح کرده اند!  نخست اینکه ساختار و دستیابی به یک اتحاد همانقدر که ارزشمند است  بدست آوردنش سخت و دشوار است و دلیل ارزشمند بودنش هم این است که آسان بدست نمیاید. به هر روی همینکه گروههای سیاسی به این باور رسیده اند که تنها در قالب اتحاد است که می توانند موفق شوند و شروع به بحث و گفتمان در این باره شده اند خود گام بلندی است و باید این را به فال نیک گرفت. در طی دهه های قبل هیچ گفتمان جدی ای در اینباره صورت نگرفته است و این خود جهش خوبی است برای دستیابی به آرمانهای یک ملت که تنها با یک اپوزیسیون قدرتمند و مشروع است که می توان به آنها دست یافت زمانی که مخالفان گرد هم آیند. بنابراین در اینگونه موارد چیزی که طبیعی است مجادله ها و قهر و آشتی هایی است که در نهایت به پیمانی مشروع و جامع ختم خواهد شد. کیست نداند این راهی گریز ناپذیر است و کیست نداند یک اپوزیسیون متحد است که می تواند نماینده واقعی مردم ایران باشد.
اما چیزی که جالب بود این است که در کمال شگفتی دیدیم بعضی از دوستان بابت مشکلات پیش آمده جشن گرفته اند! انگار به هدفی که داشتند رسیده اند ! به این دوستان باید گفت "تفرقه تان مبارک".
حرکت شما مثال همان تیم فوتبالی است که مدافعش توپ را وارد دروازه خودی می کند و عوض ناراحتی شروع به شادمانی می کند چون گلی را به ثمر رسانده است. صحبت از شورای ملی نیست. با گفتمانی دلسوزانه همه می توانند در کنار هم و یک خواسته مشترک گرد هم آیند و شورا یا مجلسی ملی تشکیل بدهند. چیزی که در اکثر اپوزیسیون های دنیا تست شده و نتیجه اش هم معلوم است.  صحبت از یک اقبال عمومی و خواست همگانی است که دیر یا زود باید به آن رسید وگرنه در همین منجلاب ضد انسانی باید دست و پا زد. سوال اینجاست خوشحالیتان بابت چیست؟ بابت حصول تفرقه؟ پس باید به این دوستان گفت "زنده باد تفرقه" پیش بسوی ایرانی نابود و مردمی سرکوب شده و گشنه و اپوزیسیونی بدرد نخور ! قانون جنگل همچنان پابرجاست پس بکشید تا زنده بمانید. تبلیغ خود و تخریب دیگری همچنان وجود دارد تا ضامن حیات جمهوری اسلامی شود. اما این را نیک بدانید این رفتار شما خواسته ملت ایران نیست. ملتی که امثال نسرین ها و ستارهایش و مختاری ها و نداها و سهراب هایش خود را فدا کردند تا من و تو  نفس بکشیم. من و تویی که عرضه "ما" شدن نداشته باشیم چگونه می توانیم راهشان را ادامه بدهیم. کافیست نگاهی به سر در وبلاگ ستار بیاندازید تا "چو ایران نباشد تن من مباد" آن لرزه به اندامتان بیاندازد. آری این ایران است که ارزش دارد نه گروههای اپوزیسیون متفرق! شما زمانی ارزش دارید که نماینده یک خواست عمومی باشید نه دستگاه عریض شعار پراکنی. شعار های دهن پرکن مجزای شما برای این مردم نه آب می شود نه نان و تنها اتحادتان است که بدرد این مردم می خورد. حال خوش باشید و به هم شادباش بگویید.
پاینده ایران پاینده ایرانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر