۱۳۹۰ بهمن ۶, پنجشنبه

خود شکن آینه شکستن خطاست ! این "من" لعنتی را بشکنیم و "ما"یی قدرتمند بسازیم

چند وقتی است صحنه هایی  دیدم که بهتر دیدم این متن  را به نگارش در بیارم. امید به اینکه حق مطلب ادا شود و اگر کاستی هست پوزش بنده حقیر را بپذیرید.بیایید از خود شروع کنیم  بیایید به هر کس و هر چیزی که می خواهیم اعتقاد داشته باشیم اما قبل از آن به خود اعتقاد داشته باشیم. انسانیت درون خود را به هیچ چیزی نفروشیم نه به پول و مقام و شهرت و لذت و نه به عمر دراز. این ماییم که در قبال خود و خانواده خود و مردم و کشورمان مسئولیم. بی آنکه به خود و عملکردمان نگاه کنیم چنگ بر تارک نازک نجات کشورمان می اندازیم. جامعه ای که وجود مخالف را انکار کند نه لیاقت آزادی را دارد نه لیاقت آزاد بودن. تاریخ سازنده زندگی بهتر در حال و آینده است ولی گویا این ماییم که در پستوهای چندین دهه قبل گیر افتادیم و خیال رهایی نداریم. این ماییم که از یک سوراخ بارها گزیده می شویم و بی آنکه درسی از آن بگیریم بار دیگر آنرا تکرار می کنیم. آیا واژه اتحاد آنقدر تلخ است که ما اسارت را شیرین می چشیم؟! می توان زیر ستم زیست و به خود دروغ گفت تا احساس خوشبختی کرد.می توان هم جنگید و آزادی را بدست آورد و خوشبختی راستین را تجربه کرد. "اتحاد" کلید قفل این خوشبختی راستین است و خمیر مایه آن احترام و همزیستی با مخالف است. مخالفی که آزادی ایران عزیز را به شیوه ای دیگر می پسندد و من مخالفم را دوست دارم چون ایرانم را دوست دارم. ایرانی که در آن هر ایرانی با هر عقیده و هر مسلکی آزادانه زندگی کند. ایرانی که در آن شکوه و عظمت موج بزند و خبری از استبداد و فقر و فلاکت نباشد. ایرانی که در آن ایرانی در هر جای دنیا سرش را با غرور بالا بگیرد و این غرور را به دیگر نسل ها انتقال دهد. پس ما را چه شده که کمر به نابودی یکدیگر بسته ایم و کفتاران غارتگر را آزادانه به تاراج این شیر خسته آزاد گذاشته ایم. کیست نداند قدرت اجتماعی بالاترین منبع قدرت در جامعه است و اتحاد بزرگترین و نیرومندترین سلاح نابودگر هر استبدادی است. پس دوستان عزیز بیایید یکبار برای همیشه این طلسم منحوس ویرانگر "تفرقه" را نابود کنیم و با عزت به پیشواز آزادی کشور برویم. تیتر روزنامه کیهان با سر تیتر "ایران آزاد شد" رویا نیست بلکه حقیقتی است که ما در حال آرزو کردن آنیم. بیایید از خود شروع کنیم و این "من" لعنتی را بشکنیم تا به "ما" یی سرافراز برسیم. آنگاه می توانیم توقع این را داشته باشیم که تمام آحاد کشور با ما همراه شوند و در این راه قدم بگذارند. بیایید از خود شروع کنیم و خود شکنیم که آیینه شکستن خطاست. اول به آزادی برسیم سپس به شعور انتخاب مردم احترام بگذاریم. این راه و این آزادی غیرتی ایرانی می طلبد و پاسداشت این غیرت وظیفه همگان است. آنقدر واقعیت بیغیرتی را از هم پنهان کردیم که اکنون مجبوریم حقیقت "غیرت" را پنهان کنیم. در پایان سخنی از بزرگان به میان می آورم باشد که به خط مشی آنها هم عمل کنیم...


 مسئوليت تاريخي ماست كه به اعتراض خود ادامه دهيم و از تلاش برای استيفای حقوق مردم دست بر نداريم /  مبارزه با دروغ و جهل ازیکسو و حفظ وحدت و همدلی و اتحاد میان گروه‌های اجتماعی ازمحورهای اصلی جنبش سبزاست /  من صحبتم را با زنده باد ايران، زنده باد ايران، زنده باد ايران تمام مي كنم

تلاش امروز ما یافتن راهی مسالمت آمیز برای گذار بسوی دموکراسی در ایران، بر مبنای « اتحاد و همبستگی » است. از بحث های حاشیه ایی اجتناب کنیم، چرا که ما را از رسالت اصلی که در مقابل کشورمان ایران داریم دور می کند. دیروز را به تاریخ بسپاریم، اما با استفاده از تجربیات تاریخ، راه امروز را هموار سازیم. حکومت آینده ایران باید بر اساس اراده و مطالبات مردم ایران باشد، نظامی دموکرات و پارلمانی نه دیکتاتوری تکنفره. نظامی که پایه هایش بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر استوار باشد.

"وقتی که صلاح مملکت در بین باشد بنده از همه چیز خودم میگذرم و ابداً علاقه به هیچ چیز ندارم"(نطقها و مکتوبات دکتر مصدق در دورههای پنجم و ششم مجلس شورای ملی/ ص99)  /  "ایرانی باید خانه خودش را اداره کند."  /  "ما در ایران فقط یک علاقه داریم و آن اینکه کشور مزبور را سعادتمند و متحد و قوی ببینیم."(سیاست موازنۀ منفی در مجلس چهاردهم ج 2/ حسینکی استوان / ص72).