۱۳۹۰ بهمن ۳, دوشنبه

کشور داره از دست میره و هنوز عده ای دربند القابی مثل شاهزاده و اصلاحطلب و سبز اللهی غیره هستن / هر روز دیرکرد در اتحاد اپوزیسیون خیانتی است در حق مردم و این آب و خاک

اصرار حاکمان اسلامی و صاحبان قدرت بر استمرار دیکتاتوری و حفظ ساختارهای متصلب برامده از قانونشان نه تنها درخواست مسالمت آمیز و متمدنانه و مدرن آحاد جامعه را نادیده می گیرند بلکه با توسل به قوانین و قدرت فراقانونی شخص رهبر و نهادهای انتصابی وی بصورتی گسترده و خطرناک مدافعان آزادی صلح دموکراسی و حقوق بشر را سرکوب می نمایند با درخواست هرگونه تغییری به سختی مقاومت می کنند.درامدهای کلان حاصل از فروش منابع ملی را در راستای دستیابی به تکنولوژی هسته ای و کمک و سازماندهی گروههای دینی و خشونت طلب در مخالفت با روندهای منطقه ای صرف نموده و با سازماندهی و تجهیز محافل لابی در اروپا و امریکا بی وقفه بمنظور تغییر سیاست دولتهای غربی به نفع تضمین استمرار حکومت اسلامی و به زیان توسعه و پیشرفت و رفاه جامعه هزینه می کنند اینهمه حاصلی جزعقب ماندگی از قافله تمدن بشری افزایش تورم و به تبع آن گسترش فقر و فساد و تباهی و نابرابری اقتصادی نداشته است. غارت کشور به سبک روسیه و چین و فرو رفتن هر روزه در منجلاب فقر و بدبختی میرود کشور را در قحطی بی سابقه ای فرو برد. ثروت کلانی که برای ساخت کشور و رفاه شهروندان باید باشد به جیب دولتمردانی می رود که نه کشور و نه مردم برایشان کوچکترین اهمیتی نداشته و ندارد. صرف بودجه های کلان برای سرکوب مردم و تخصیص آن به نیروهای نظامی مزدور نیز گوشه ای از دست و پا زدن برای حفظ دیکتاتوری اسلامی است. اکنون مردم ایران همراه با روندها ی جهانی بیش از همه تاریخ آزادی را مطالبه می کنند به برنامه های سیاسی- اقتصادی اجتماعی منطبق بر عدالت اشتیاق دارند و به حکم عقل و تجربه جوامع پیشرفته تحقق این اهداف را منوط به سازماندهی قدرت به روش دموکراتیک می دانند. و از نخبگان و شخصیت های سیاسی – اجتماعی انتظار دارند بدور از جزم اندیشی سیاسی و دگماتیزم ایدئولوژیک در مسیر اتحاد عمل و همنوائی گام بردارند.  هر روز کشور به سقوط نزدیک و نزدیکتر می شود و کوتاهی سران گروه ها و اپوزیسیون در اتحاد و همنوایی نتیجه اش چیزی جز فلاکت مردم ایران و غارت بیشتر منابع کشور نخواهد بود. اتحاد کلید قفل آزادی است و اپوزیسیون ما باید این را بداند که اولین و بدیهی ترین اصل عشق به میهن و مردم کشور است و هدف خدمت رسانی است نه رقابت و تبلیغ خود و گروه متعلق بخود. پس کوتاهی در اتحاد و روی به شیوه های دموکراتیک آوردن خیانتی است در حق مردم و کشور عزیزمان. در این شرایط و وضعیت انتظار اتحاد عمل از نخبگان سیاسی شخصیت ها گروهها و جریانات مدافع دموکراسی ضرورتی انکارناپذیر دارد. تجارب گرانسنگ تائید می کند که نخبگان بجای اصرار بر ادامه حرکات پراکنده و بی ثمر یا حتی امید واهی به اقدام کشورهای قدرتمند باید بیش از همیشه گام در راه تفاهم و وحدت بگذارند. وحدتی که رمز موفقیت گذر از استبداد سیاسی و مذهبی حاکم و تحقق ارزشهای دموکراتیک و آزادیهای انسانی است . وحدتی بر بنیان خرد جمعی که مانع از تباهی و هرز رفتن تلاشهای وسیع مبارزان راه آزادی و عدالت است وحدتی که با جلب توجه افکار عمومی جامعه حمایت نهادهای بین المللی را با خود و مبارزات گسترده جامعه همراه می سازد هژمونی ملی را محقق می کند نگرانی و دلواپسی های عاشقان آزادی و عدالت را برطرف می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر