۱۳۹۰ دی ۱۹, دوشنبه

اوستیای جنوبی کشوری ایرانی تبار ( قوم ایرانی آلان - بخش ۲ )

در بخش پيشين گفتيم كه پس از تازش هون ها, آلان ها دو بخش شدند و پيشينه اي مختصر از سرگذشت آلان هاي اروپايي ارائه كرديم. نيز نوشتيم كه آلان هايي كه در قفقاز و پيرامون آن ماندند, به تدريج زندگي يكجانشيني اختيار كردند. در اين بخش, به طور عمده دوره دوم تاريخ آلان را كه در واقع بيشتر شامل پادشاهي آلانيا مي شود بررسي مي كنيم.

پادشاهي آلانيا
يكجانشيني آلان هاي قفقاز به تدريج باعث ايجاد نقاط تجمع اينان به صورت فشرده و به هم پيوسته گرديد.از اين روي, كانون هاي فرهنگي و تمدني يكآيك بوجود آمده و عناصر دولت سازي در ميان اينان پيدا شده و روابط گسترده سياسي و فرهنگي با كشورهاي پيراموني, از بيزانس و روسيه گرفته تا آبخازيا و گرجستان, بسط و گسترش يافت به طوريكه از سده 8 ميلادي است كه ما مي توانيم به روشني از گام گذاشتن موجوديتي سياسي به نام پادشاهي "آلانيا" به عرصه تاريخ سخن بگوييم. اين پادشاهي به واسطه كنترل بخشي از مسيرهاي بازرگاني و كسب عوارض گمركي از ثروتي نسبي برخوردار بوده و در زمينه سياسي نيز به واسطه نقش آفرینی در برخوردهای ميان سه قدرت بزرگ امپراتوري خزرها و خلافت عباسي و امپراتوری بیزانس (روم شرقی), از اهميتي چشمگير برخوردار بود. آلان ها در پي تازش هاي جهادگرانه و غارتگرانه عرب هاي مسلمان كه از سده 8 آغاز گرديد با خزرها همپيمان شده و جلوي نفوذ و پيشروي تازيان و اسلام به آنسوي كوه هاي قفقاز را گرفتند. در قالب همين اتحاديه, آلان ها و خزرها يكبار ارتش مهاجم بيزانس را نيز شكست دادند اما در سالهاي پایانی اقتدار ترك هاي خزر سلسله جنگ‌هایی میان امپراتوری خزر و بیزانس بر سر اداره‌ی بنادر شرق دریای سیاه رخ داد که در آن قوای مسیحی آلان و روس با بیزانس در یک جبهه می‌جنگیدند. این جنگ‌ها به شکست نهایی تركان خزري و اعاده‌ی استقلال کامل آلان انجامید و سرنوشت شمال رشته كوههاي قفقاز را به دست اینان سپرد.




 در همين دوره است كه ما شاهد توصيف آلان ها و سرزمينشان هم در سالنامه ها و تاريخ هاي غربي و هم در سالنامه ها و تاريخ هاي پارسي و عربي هستيم. براي مثال, در سده 10 ميلادي "مسعودي" تاريخ نگار عرب از "پادشاهي آلان ها" نام برده كه از "داغستان" تا "آبخازيا" گسترده است. وي از كامروايي و شوكت شاه آلان ها ياد كرده و مي نويسد كه او 30 هزار سوار در آرتش خود داشته, توانمند و نيرومند است و بر شهرياري هاي پيرامون خود داراي نفوذ. مسعودي از شهري بنام "معص" به عنوان پايتخت آلان ها ياد كرده كه در واقع تازي شده و فرگشته "ماگس" است.وي همچنين مي نويسد كه روستاها و آباديهاي آلانيا چنان به هم نزديك و درهم تنيده هستند كه هرگاه خروسي در يك آبادي بانگ زند, آواي پاسخ خروس هاي آبادي هاي همسايه را مي توان شنيد. ابن رُسته آلان را مرکب از چهار قبیله می‌داند که شاه ایشان "دحساس" (= رخش آس) نام داشته است وی لقب شاه الان را «بغایر» ثبت کرده و می‌گوید که باب اللان بر کوهی پایین‌تر از کوههای پیرامون بنا شده و هزار تن از اهالی آن پیوسته به حراست مشغولند.


نویسنده گمنام كتاب "حدود البلدان" نيز آلانيا را سرزميني پهنآور با بيش از 1000 آبادي توصيف مي كند كه بخشي از مردمان آن بر كيش ترسايي و بخشي بر كيشي بت پرستانه (احتمالا کیش کهن آریایی پرستش ایزد جنگ) هستند و در ميان اينان هم كوه نشين يافت مي شود و هم دشت نشين. در واقع از سده 5 ميلادي به اين سوي, هيئت هاي تبليغاتي مسيحي, نخست از سوي بيزانسي ها و سپس از سوي گرجيان, به سوي سرزمين آلان ها روانه شده بودند و با اينكه در خلال دوران اتحاد با خزرها, كيش يهود نيز پايگاهي در ميان اينان بدست آورده بود, سرانجام در سده 10 ميلادي, بيشينه آلان ها به كيش ترسايي درآمده و كليساها در نياخاك اينان بنا گشتند و امروزه در قفقاز کلیساهایی شکوهمند از آن دوران به یادگار مانده است.






پس از نابودي امپراتوري خزرها به دست روس ها, شاهان آلانيا به منظور دفاع در برابر تازش هاي قبيله هاي وحشي ترك مانند "پچنگ ها" و "قبچاق ها" با بيزانس و گرجستان متحد شدند. به سال 1033, آلان ها و روس ها مشتركا به سرزمين اران تاخته و شهر شروان را تاراج كردند. آلان ها پس از مسيحي شدنشان همچنين با گرجيان در راستاي مسيحي سازي اقوام پيرامون در سده هاي 12 و 13 همكاري داشتند و از يكسو ميسيونرهاي گرجي در آلانيا فعال بودند و از ديگر سوي سواره نظام آلاني با نيروهاي گرجي در جنگ بر ضد مسلمانان همسايه همكاري داشت به طوريكه در سال 1062 آلان ها دگربار به اران تاخته و پس از كشتار فراوان بيش از 20 هزار تن از مردم اين سامان را به اسارت بردند. دو سال بعد, آلان ها هجوم خود را تكرار كرده و اين بار آبادي هاي اران و شروان تا مرز ارس را غارت كرده و شهرهاي شكي و شمكور و گنجه و بردعه را نيز يكچندي به محاصره خود درآوردند. اين اتحاد آلاني-گرجي در سال 1189 به اوج خود رسيد كه در اين سال يك شاهزاده آلاني بنام "ديويد سوسلان" با ملكه گرجستان "تامار" , كه خود نيز از طرف مادر به خاندان پادشاهي آلان نسب مي رساند, ازدواج كرد و با بهره گيري از توان فرماندهي و شجاعت و هوش و نبوغ نظامي او گرجيان به پيروزي هاي فراوان نظامي, به ويژه در جنگ با اميران و حكام مسلمان اران و آذربايجان, به دست آوردند و همه منابع تاريخي گرجي زيبايي, دلآوري, مهارت هاي نظامي و وفاداري صميمانه اين سردار آلاني به همسرش را ستوده اند. افزون بر اين بايستي يادآور شد كه فرزندان و نوادگان اين زوج آلاني-گرجي تا سده 19 ميلادي بر گرجستان فرمان راندند. در همين دوره بسياري از شاهدخت ها و بانوان متشخص آلاني به ازدواج امپراتوران بيزانسي و روسي درآمدند. مطابق مآخذ بیزانسی، "کنستانتین نهم" امپراتور این کشور (1042 تا 1055) با شاهدختی الانی ازدواج کرد. "گئورکی" پادشاه گرجستان نیز دختری از خاندان سلطنتی الان را به عنوان همسر دوم خود پذیرفته بود. پسر وی "بگرات چهارم" (1027 تا 1072) "بورنا" را به نکاح خود درآورد. بورنا خواهر "دورغُلِل" پادشاه الان بود که از طرف بیزانس به عنوان کبیر ملقب گشته بود. دختر بورنا که "ماریا" نام داشت به عقد "میخائیل هفتم" امپراتور بیزانس (1071 تا 1078) درآمد. همین امپراتور ایرینا نام دخترم دورغلل را به همسري یکی از نجیب‌زادگان یونانی به نام "ایزاک" درآورد. بیزانسی‌ها از "ایرینای الانی" با لقب Vassilissa"" به معنی "ملکه" یاد می‌کنند که از رفعت مقام پدر وی حکایت دارد. 








توجه پادشاهان آلان از سده‌ی دوازدهم میلادی به جانب شمال نیز معطوف می‌شد. خویشاوندی با امیرنشینان اسلاو به منزله‌ی عقد اتحاد با طوایفی بود که دامنه‌ی نفوذشان رو به گسترش داشت. در اسناد اسلاوی از چند عروس با لقب "یاسی" (آسی) یاد شده است. از جمله "اِلنای یاسی" دختر" سوارن یاسی" که دختری بسيار زيبا بود در سال 1116 ميلادي در کی‌یف به همسری امیرزاده‌ای به نام "یاروپولک"‌ پسر "ولادیمیر" درآمد. امیرزاده‌ی دیگر همسري به نام "ماریانا" ملقب به "یاسی" داشت و خواهر ماریا به ازدواج شاهزاده‌ی کی‌یف "مستی‌سلاو" درآمد.

شکوه و نیکبختی آلان ها و پادشاهی شان ادامه داشت تا آنکه بار دیگر وحشیان زردپوست - این بار تاتارها و سپس تیمور - از شرق تاخت آوردند. سرگذشت این قوم ایرانی از حمله مغول تا دوران حاضر موضوع بخش سوم این سلسله نوشتارها را تشکیل می دهد.
ادامه دارد...