۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

پان ترک بی سواد

مزدوران معاصر، بی توجه به سرنوشت امثال پیشه وری، تنها به ۱۷ ماهه او می اندیشند، نه به دوران پیش از ۱۷ ماه و نه به دوران پس از آن، به هیچ کدام، عنایتی ندارند. دورانی که در آن سالهای سخت، پیشه وری از کرده ی خود، بمانند سلف خود "محمد امین رسولزاده"** پشیمان بود و سرنوشتش را حاصل پشت کردن به ملت ایران دانسته بود. پیشه وری های کنونی همان راه را می روند! و آن راه نابودیشان است.
این ویدئو را مشاهده کنید تا اوج بی سوادی و حماقت یک پانترک را ببینید. کسی که ایران را کثیر الملل می داند و با ژست مثال زدنی ایران را جغرافیای نا متعارف تعبیر می کند!!! دلیل هم می آورد آنهم اینکه ایرانیان نزدیکی فرهنگی ! اجتماعی ! تاریخی بهم ندارند. عجب !!! در ادامه ایشون نقل می فرمایند که تا تاریخ بوده ترک بوده و آذری های ایران رو با یک فیتیله پیچ خفن تو ایکی ثانیه نژادشون رو عوض کرده و به ترک تبدیل می کند :)) خودتان ببنید

۲۱ آذر روزگریز اهریمن فرخنده باد / آذربایجان،آذرعشق تو ،همواره دردل ماست

هم میهن، پس ازوقایع دردناک شهریور 1320 ارتش سرخ شوروی به رهبری استالین کمونیست ناجوانمرانه پای تجاوز به خاک پاک بخش وسیعی از آذربایجان و برخی نواحی همجوارگذارد. پس از این تجاوز ناجوانمردانه در شرایطی که ارتش ایران در محاصره کامل نیروهای متفقین بود،عوامل این سرکارگر سابق وقسی القلب (استالین) با خدعه و نیرنگ تولید حزب دموکرات! به سر سپرده گی یک خود فروش مغزی و وطن فروش عقده ای به نام پیشه وری تلاش کردند که با ملی نشان دادن این اشغال بیشرمانه، آذربایجان استوار را به اردوگاه دیکتاتوری کمونیستها پیشکش نمایند!
بدین ترتیب ملت مظلوم ولی قهرمان آذربایجان به پا خاستند و ضمن مقاومت در مقابل قوای اشغالگر در مقابل خصم جانانه ایستادند، بطوریکه ارتش با پشتیوانه مردم آذربایجان وبه نماینده گی از طرف همه میهن دوستان به فرستاده گان استالین پیغام دادند،«حتی اگردستانمان را قطع کنید سند جدایی آذربایجان را امضاء نخواهیم کرد!»

میر جعفر پیشه وری، مانند همه ریاکاران تاریخ دو رو داشت، رویه ای موجّه قبل از حاکمیت فرقه دمکرات آذربایجان، که خود را با روزنامه ی" آژیر"و "حزب دمکرات ایران" و "روزنامه آذربایجان جزء لاینفک ایران" معرفی کرد و اندیشه های آزادی خواهانه و وطن پرستانه از خود نمایش داد.
اما دوران ِ پس از آن، هفده ماه پر دغدغه و نفس گیر برای ایران بود، دورانی که معمولن پیشه وری با آن شناخته می گردد. این هفده ماه، زمان اقتدار اوست که پرچم، پول و زبان رسمی را تغییر داد و ارتش جداگانه ساخت و سازکار جدا از ایران تشکیل داد. و همان فرد آزادی خواه و موجه دیروزین، یک سال بعد گفت :
«آذربایجان ترجیح می دهد به جای اینکه با بقیه ایران به شکل هندوستان اسیر درآید، برای خود ایرانی آزاد باشد» و « چنانچه تهران راه ارتجاع را انتخاب کند، خداحافظ. راه در پیش. بدون آذربایجان به راه خود ادامه دهد اینست آخرین حرف ما»
گوینده این سخنان کسی نبود جز پیشه وری، همان کسی که یکسال قبل، به میان کشیدن «پای همسایگان را در مبارزه اجتماعی و داخلی...، از اسم آنها سوء استفاده کردن ...» را خیانت دانسته و به سید ضیاء، حمله می کرد که چرا می خواهد با «شعار های تاریک»، « وحدت و یگانگی ملی» را متزلزل کند. همین فرد از ضرورت تشکیل دولت مقتدر ملی سخن می گفت و می خواست با «مشت محکم» دهان کسانی را که به دنبال راه انداختن «نزاع ترک و فارس» بودند ببندد. از « ارتجاع بین المللی» می گفت که از «وحدت ملت ایران خوشش نمی آید و سعی می کند در پیکر ایران دولت های کوچک کوچک به وجود بیاورد»......
بهرروی پیشه وری که در روز 21 آذر 1324 با حمایت ارتش شوروی در تبریز اعلام موجودیت کرد با پیشه وری آزادیخواه و آرمان خواه که در فقر و تهیدستی می زیست و دارای باورهای ملی و در جهت حاکمیت ملی مقتدر بود، یکسان نبود.! سرنوشت او نیز مانند زندگی پر رنجش، تلخ بود و می توان آنرا تاوان وطن فروشی و اعتماد به همسایه کمونیست شمالی و پشت کردن به کشورش، ایران دانست. مرگ او نیز تلخ تر از زندگی پر فراز و نشیبش بود. هر چند اسناد فرقه هیچگاه از سوی رژیم شوروی و روسیه کنونی فاش نشد، اما ظاهرن مرگ او طیّ تصادفی بوده است، اگر مانند بسیاری از اعضای آواره و متواری فرقه ی دمکرات، سر از اردوگاه های سیبری در نیاورده باشد.
اکنون پیشه وری های معاصر، بی توجه به سرنوشت او، تنها به ۱۷ ماهه او می اندیشند، نه به دوران پیش از ۱۷ ماه و نه به دوران پس از آن، به هیچ کدام، عنایتی ندارند. دورانی که در آن سالهای سخت، پیشه وری از کرده ی خود، بمانند سلف خود "محمد امین رسولزاده"** پشیمان بود و سرنوشتش را حاصل پشت کردن به ملت ایران دانسته بود. پیشه وری های کنونی همان راه را می روند!

۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

بازنگری تاریخ / مردم ایران : خیانت روسیه را هرگز فراموش نخواهیم کرد / امروز : روسیه وارد بحران شد. چوب خدا صدا نداره جناب پوتین !

آقای پوتین ما ایرانی ها ضرب المثل زیبا زیاد داریم یکی از اون زیباهاش اینه : از هر دستی بدی از همون دست خواهی گرفت. می دونی یعنی چی؟ یعنی زمانی که خواست یک ملت رو لگد مال می کردید و اختاپوس طمع خود را بروی ایران انداخته بودید و مردم کشور من در خیابانها برای آزادی خون می دادند و شما در کرملین با خنده رضایت بر لب دست دوستی خودتون رو با کودتاگران دست نشانده خودتان در ایران محکم و محکمتر فشار میدادید فکر این را نمی کردید که روزی همین تمامیت خواهی گریبان گیرتان شود و تو هم مجبور به استفاده از نسخه پیچیده شده برای نوچه ها یت شوی. بله جناب دیکتاتور تخم مرغ دزد شتر دزد هم می شود و امروز روز شتر دزدی تو است.امروز که خبرها را خواندم و دیدم ده ها هزار نفر برای سر جا نشاندن شما به خیابانها آمدند نا خود آگاه یاد شعار های هموطنانم در روزهای بعد از کودتا در ایران افتادم. بلایی که سر این مردم آوردید گریبان خودتان را گرفت مانند دست نشانده های دیگرتان اسد و جمهوری اسلامی. فریاد حق خواهی در همه جا تکریم می شود و هیچ قدرتی یارای سرکوب آن نیست.ما مردم ایران جنایت ها و خیانت های روسیه رو نخواهیم بخشید. قتل عام اجدادمان و جدا کردن ایرانیان و سرکوب آزادیخواهانمان را فراموش نکرده و نمی کنیم و نسل به نسل و سینه به سینه این خاطرات شوم همراهمان هست و خواهد بود. امید به اینکه حساب شما سیاستمداران کفتار صفت کرملین از مردم روس جدا باشد و امید به اینکه تا دیرتر نشده اشتباهات و جنایات گذشته تان را جبران کنید و حقوق مردم من و مردم خودتان را برسمیت بشناسید.  آقای پوتین چوب خدا صدا نداره. راستی این تصاویر براتون آشنا نیست؟


براستی چوب خدا صدا نداره...

۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

قدیمی‌ترین اثر هنری ساخت دست بشر با ۴۰هزار سال قدمت متعلق به ایران است







قدیمی‌ترین اثر هنری ساخت دست بشر با ۴۰هزار سال قدمت در ایران کشف شده است؛ در استان لرستان و در ۲۵کیلومتری جنوب‌غربی خرم‌آباد در یک غار آهکی به نام «یافته».
به گزارش خبرنامه از روزنامه شرق؛ این اثر هنری سنگ‌نگاره‌هایی رنگین است کنده‌شده بر دیواره این غار. این را محمد ناصری‌فرد متخصص نقوش صخره‌ای و نویسنده کتاب سنگ نگاره‌های ایران اعلام می‌کند. سال‌هاست بسیاری بر این باورند قدیمی‌ترین آثار هنری ساخت دست بشر در غار آلتامیرا در اسپانیا، یا غارهای شووه، کرکس و ولاسکو در فرانسه است. در دیواره‌ها و سقف غارهای آلتامیرا و ولاسکو تصاویر حیوانات نقاشی شده که تاکنون به عنوان قدیمی‌ترین آثار هنری ساخته دست بشر در جهان شناخته می‌شدند. با این همه اما کهن‌ترین قدمتی که تاکنون به آثار این غارها نسبت داده می‌شد مربوط به ۳۲‌هزار سال پیش است. سنگ‌نگاره‌های رنگین (Pictograph) کشف‌شده با قدمت ۴۰‌هزار ساله در غار «یافته» اما همه این معادلات را بر هم می‌زند. محمد ناصری‌فرد متخصص نقوش صخره‌ای و نویسنده کتاب‌های «سنگ‌نگاره‌های ایران» و «موزه‌های صخره‌ای هنرهای سنگی» در گفت‌وگویی با شرق می‌گوید: «سنگ‌نگاره‌های رنگین کشف‌شده در غار«یافته» در ۲۵ کیلومتری جنوب خرم‌آباد در استان لرستان دست‌کم متعلق به ۴۰‌هزار سال پیش است. پروفسور مارسل اُت (Perfessor Marcel Ot)، استاد پیش از تاریخ دانشگاه لیژ در بلژیک در بازدیدی که از این غار داشت و روی این آثار آزمایش کربن‌سنجی و سن‌سنجی را انجام داد نیز با قاطعیت سن دقیق آنها را به ۴۰‌هزار سال پیش مربوط دانسته است.»
این پژوهشگر می‌افزاید: «با توجه به همین آثار پروفسور مارسل اُت حتی معتقد است خاستگاه اولیه بشر نه مربوط به آفریقا بلکه به منطقه آسیا و به احتمال زیاد به ایران بر می‌گردد. علاوه بر این در رابطه با دیگر آثار تاریخی که گفته می‌شود قدمتی بیشتر از سنگ‌نگاره‌های غار «یافته» دارند همه مبتنی بر گمانه‌زنی و نظریه‌های تایید نشده است، اما با توجه به اینکه رنگین‌نگاره‌های غار «یافته» همچنان موجود هستند شرایط برای گروه‌های دانشگاهی از هر جای دنیا فراهم است که روی آنها آزمایش سن‌سنجی انجام دهند.»بر اساس گفته‌های این محقق، غار «یافته» و دیگر غارهای تاریخی در لرستان مانند غار میرملاس سنگ نگاره‌هایی مربوط به ۱۲‌هزار سال پیش را در خود دارند. نخستین کاوش علمی در غار «یافته» در سال ۱۹۶۵ توسط باستان‌شناس آمریکایی فرانک هول انجام گرفت. البته قبل از این هم عده‌ای وارد این غارها شده بودند اما هدف آنها تحقیق روی این سنگ‌نگاره‌ها نبود بلکه آنها به دنبال دفینه‌های ارزشمند وارد این غار شده بودند.» ناصری‌فرد می‌گوید: «من اولین بار در سال ۱۳۸۴ به غار «یافته» رفتم که متاسفانه آثار و سنگ‌نگاره‌های ارزشمند و بی‌نظیر آن از طریق اسپری رنگ و آسیب‌های دیگر و همچنین عوامل طبیعی مانند نفوذ آب در حال از بین رفتن کامل بود.» به گفته این پژوهشگر در آزمایش‌ها مشخص شد این رنگین‌نگاره‌ها دارای ترکیب‌هایی از جنس گل اخرا، خون حیوانات و عصاره برخی از گیاهان است. کاوش‌های باستان‌شناسی که در سال ۱۳۸۴ در غار «یافته» لرستان آغاز شد، با همکاری دانشگاه لیژ‌ بلژیک و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و به منظور شناسایی بقایای انسان‌های فرهنگ اوریناسی در ایران بود. فرهنگ اوریناسی مربوط به شکارچیان اولیه است که در دوران پارینه‌سنگی جدید از ۴۰‌هزار تا ۱۸‌هزار سال پیش می‌زیستند. این انسان‌ها اولین انسان‌هایی هستند که ابزار‌سازی پیشرفته و تیغه‌سازی را شروع می‌کنند. تا‌کنون در مناطق خاورمیانه، افغانستان و اروپا شواهدی از سکونت این انسان‌ها به دست آمده است.
بر اساس آزمایشات سن‌سنجی دانشگاه ییل آمریکا، ابزار‌های به دست آمده از این غار، متعلق به حدود ۴۰‌هزار تا ۲۸‌هزار سال پیش است. غار «یافته» بیش از دو متر رسوبات باستان‌شناختی اواخر عصر یخ (دوره پارینه‌سنگی جدید) را در خود دارد. مارسل ات، سرپرست گروه دیرینه‌شناسان بلژیکی غار «یافته» در رابطه با این غار گفته بود: «در مطالعات انجام‌شده شباهت‌های فراوانی میان مصنوعات سنگی و فرهنگ اوریناسی اروپا وجود دارد. تا پیش از این کاوش‌ها، برخی از متخصصان فرهنگ اوریناسی، پارینه‌سنگی جدید را مختص اروپا و حاشیه شرقی مدیترانه می‌دانستند. در کاوش‌های این غار، علاوه بر مصنوعات سنگی، تعدادی آویز و مهره‌های تزیینی از جمله دو صدف دریایی سوراخ شده، دو قطعه دندان گوزن و یک قطعه هماتیت که به شکل آویز درآمده، یافت شده است. این اشیا از نشانه‌های بارز فرهنگ اوریناسی مقارن با حضور نخستین انسان‌های پارینه سنگی جدید در اروپا و خاور نزدیک است.»به اعتقاد دیرینه‌شناسان، لرستان به دلیل داشتن شرایط مساعد آب و هوایی، محیط مناسبی برای استقرار بشر در زمان‌های پیش از تاریخ بوده است. این استان به دلیل کوهستانی بودن غارهای مسکونی فراوانی داشته که در این میان تاکنون غارهای یافته، گرارجنه، کنجی، قمری و پاسنگر مورد کاوش قرار گرفته است.

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

در آستانه عاشورا فضای تهران امنیتی شد / خیابانهای تهران پر است از مامور



امروز چهاردم آذر، تهران چهره امنیتی به خود گرفته است. از صبح امروز، نیروهای انتظامی و یگان ویژه در حد فاصل میدان امام حسین و میدان آزادی مستقر شده اند. خیابان های مرکزی و همچنین میادین اصلی نیز در تسخیر نیرو ها هستند. حتا در خیابان های فرعی که تکایا و هیئت های عزاداری زیادی وجود دارند، مامورین دیده می شوند و حضور آن ها چشمگیر است.
این در حالیست که هیچ فراخوانی برای روز تاسوعا داده نشده و پیدا نیست ترس حاکمیت از چه چیزی است؟! -فتنه ی سرکوب شده، آتش خاموش شده یا جنبش مرده!
/در صورت دریافت اخبار یا تصویر جدید این صفحه به روز می شود

۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

ملت ایران اپوزیسیون عافیت طلب نمی خواهد

سبز اللهی. اصلاح طلب. سلطنت طلب. سکولارها. دمکرات ها .سوسیالیست ها و... این همه گروه اینهمه مخالف اینهمه پتانسیل اما دریغ از کوچکترین فایده برای ملت و کشور. روی سخن با سران احزاب و گروه ها است. خودبرتر بینانی که مهمترین فاکتور راهبردی هر حزبی را فراموش کرده اند. " مقبولیت عام مردم " مقبولیتی که امروز چالشی بسیار جدی است بواسطه سیاست های تک گرایانه. محبوبیتی که به حاشیه می رود بواسطه طمع. مردم ایران مردمی خسته اند. مردمی از جنس شرافت و صداقت. کدام ملتی را سراغ دارید که در طی یک قرن این همه مبارزه خونین و سنگین سیاسی را پشت سر گذاشته و چندین جنگ را تجربه کرده باشد؟ کدام ملتی را دیده اید این هجم و پتانسیل آزادی را داشته باشد؟ تا بوده ایران و ایرانی بوده و این مهم است وگرنه تمام شما یک روز آمده و یک روز میروید. مهمترین اصل مبارزاتی هر اپوزیسیونی عشق به مردم و کشور است.آیا این مقوله را در خودتان می بینید؟
آیا اگر این نکته در شماها وجود داشت دست از تبلیغ خود و تخریب دیگری بر نمی داشتید و برای مام میهن و مردم خود بواسطه سرنگونی دشمنان اشغالگر کشور دست اتحاد بسمت یکدیگر دراز نمی کردید؟ امروزه با مرور وقایع دو سال گذشته هر کسی به خوبی میداند که ما از دشمن ضربه نخوردیم. هر آنچه خوردیم از خودی بود. بلوغ و شعور مردم را همین بس که بارها تهران را فتح کردند ولی با مدیریت غلط به خانه ها برگشتند.پس اشکال از مردم نیست. اشکال از مدیریت است. اشکال از جایی است که شعارها همنوا نیست و هدف ها متفاوت. اشکال از وجود افرادی است که منافع خود را برتر از منافع مردمشان میدانند. مردم همین الان هم حاضر به فدا کردن خودشانند ولی در سایه اتحاد و هدفی مشخص و جامع نه برای منافع گروه های عافیت طلب. روی سخن با آنانیست که هنوز نمی دانند و یا نخواسته اند درک کنند این رژیم سقوط کرده و اشکال از ماست که هنوز سرپا است. از شما احزابی که تکبر را کنار نگذاشته و با هم متحد و همصدا نمی شوید و اقیانوسی از مردم را شکل نمی دهید. هر روزی که این دشمنان بر مسند قدرت روزشان را شب می کنند خیانتی به پای شما نوشته میشود که میتوانید ولی انجام نمیدهید.آینده ما در این است. شورایی متشکل از همه اپوزیسیون تشکیل شود با شعار واحد سرنگونی نظام و آینده خود را به صندوق های رای بعد از پیروزی سپردن.با این حرکت هر روز و هر لحظه به موفقیت و آزادی نزدیک و نزدیکتر میشویم. فرصت برای ما هست ولی تا دیر نشده باید متحد شد نه برای خود بلکه برای ایران و ایرانی. امروزه که این رژیم از هر زمان خود منزویتر و مفلوکتر است زمان آن است که با درس گرفتن از گذشته متحد شوید. روی سخن با تمامی شما است و کوتاهی از هر گروه خیانتی است بر حق مردم.یارانمان دربندند و خون شهدایمان هنوز روی سنگ فرش خیابانهاست.سکوت ما مهر ذلت و بی غیرتی است بر پای سند بردگی. مردم اپوزیسیون راحت طلب و عافیت طلب نمی خواهند و بس