۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه

بچه‌ها این گربه هه ایران ماست / دست در دست هم فارغ از هر قومیتی گربه را نجات دهیم

گربه عزیزم. میدونم تو این دوران چه‌ها میکشی، چه زخم‌ها و جفاها‌ای که بر پیکرت نقش بسته. خلیج ا‌ت را مصادره میکنند. نگین فیروزه‌ای زیبایت را خشک میکنند. فرزندانت را سلاخی میکنند، دخترانت را به بند کشیده و پسرانت را به زنجیر و اسارت میکشند. دوستدارانت را به اوین میبرند و دشمنانت را بر مسند قدرت مینشانند. گربه زر خیز عزیز میدانم از هر طرف زالوهای بیگانه به جانت افتاده اند.میدانم به یمن اسارتت همسایگان ثروتمند میشوند. خونت را میمکند و جانت را به اسارت گرفته اند. میدانم و میدانم که کفتار‌های گرسنه به طمع داشتنت از هر سوی جرات نزدیک شدن بهت را غنیمت شمرده اند. میدانم و می‌‌بینم خائنینی رو که برای ایرانی بودنشان شرط تعیین میکنند !!! میدانم و میبینم که چه درد هایی را تحمل میکنی‌ و می‌‌دانم امیدت به جوانانی است عاشق از هر گوشه و بخش و وجودت. از آذربایجان تا سیستان ، از آبادان تا مشهد، دلیران و شیر مردان و شیر زنان از کردستان تا یزد و سرخس و مازندران و گیلان تا جنوب همیشه پارس نخواهند گذاشت و نمی‌گذارند زالوها و کفتارها و بیگانگان آسوده باشند. گربه عزیز فرزندانت بیدارند و هر روز محکم تر و با اراده تر از دیروز به عزم و جزم آزاد کردنت. به روزی که دست در دست هم برادرانه و خواهرانه فریاد افتخار آمیز من یک ایرانیم را در دنیا سر دهیم.به روزی که هیچ کودک ایرانی‌‌ای در طویله کلاس درس تشکیل ندهد. به روزی که هیچ بیماری کنار خیابان‌ها رها نشود و روزی که دست در دست هم فارغ از هر قومیتی وطن را دوباره بسازیم. چو ایران نباشد تن من مباد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر